حمله اسرائیل به ایران نمادین بود | نتانیاهو به متحدانش لگدپرانی می کند
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۶۳۶۵
همشهری آنلاین - گروه سیاسی: رسانههای غربی در پس حمله روز جمعه رژیم صهیونیستی به اهدافی در محدوده اصفهان، این اقدام رژیم صهیونیستی را از زوایای مختلف مورد نقد قرار میدهند.
در بخشهایی از گزارش پایگاه اینترنتی فارن پالیسی آمریکا با اشاره به حمله موشکی شنبه ۲۵ فروردین ایران به اسرائیل و توصیه آمریکا و متحدان رژیم صهیونیستی برای صرفنظر اسرائیل از پاسخ متقابل، به تصمیمات اشتباه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در اقدامات بعدی پرداخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشی از این گزارش تصریح شده با توجه به اینکه حمله ایران عمل متقابلی در پاسخ به ترور ۷ فرمانده و افسر سپاه در دمشق سوریه انجام شد، اسرائیل میتوانست به توصیههای آمریکا مبنی بر اکتفا به رهگیری موشکهای ایران عمل کند «اما اسرائیل علاقه چندانی برای پذیرش این توصیه نشان نداد. در حالی که در گزارشها آمده بود که اسرائیل یک ضدحمله فوری را لغو کرد ... رهبران اسرائیل از جمله یوآو گالانت وزیر دفاع، هرتزل هالوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، بنی گاتز عضو کابینه جنگی و خود نتانیاهو همگی وعده انتقام دادند. حمله صبح جمعه ۳۱ فروردینماه اسرائیل به اصفهان حمله متقابل به یک سیستم دفاع هوایی بود و اگرچه تا حد زیادی نمادین بوده است، این سوال را ایجاد میکند که چرا اسرائیل دوباره به ایالات متحده و دیگر متحدانش لگدپرانی کرد، بهویژه پس از اینکه همه این کشورها به کمک اسرائیل آمده بودند؟»
در این گزارش تاکید شده اسرائیل در مقابل همه دلایل بدی که برای حمله به ایران داشته، تنها یک استدلال داشته و آن این واقعیت بوده است که اسرائیل و ایران درگیر جنگ بلافصلی هستند که درآینده نیز ادامه خواهد داشت و تا زمانی که این درگیری ادامه داشته باشد، منطق عملیاتی این درگیری نیز به سمت تشدید پیش خواهد رفت.
این منطق به نظر رسانه آمریکایی برای نتانیاهو و آینده سیاسی او رهاوردی نخواهد داشت.
در بخشهای دیگری از این گزارش آمده است:
برای برخی، پاسخ به این که چرا اسرائیل به ایران حمله کرد، به جاهطلبیهای نتانیاهو خلاصه می شود. طبق این روایت، او صرفاً سعی دارد صورت ظاهری خودش را در صحنه سیاست حفظ کند. نتانیاهو عمیقاً در داخل اسرائیل منفور است. او تنها ۱۵ درصد محبوبیت دارد. منبع اصلی مشروعیت سیاسی او، ادعای او برای تضمین امنیت اسرائیل، به شدت آسیب دیده است. و بنابراین، تعجبآور نیست که برخی از ناظران، از جمله ایران، استدلال میکنند که نتانیاهو خواهان جنگ با ایران است تا وجهه خود را در داخل کشور بازگرداند - یا حداقل تاوان سیاسی خود را پس از فاجعه ۷ اکتبر به تاخیر اندازد تا در این فرآیند شانسش برای بقای سیاسی افزایش پیدا کند.
نتانیاهو ممکن است یک مرد ناامید باشد، اما فشار برای تلافی تنها از جانب او نیست، در واقع برخی از صداهای بلندتر در داخل اسرائیل که خواستار ضد حمله میشوند، از سوی رقبای سیاسی نتانیاهو مثل گانتز، گالانت و دیگران که بیشترین سود را از مرگ سیاسی نتانیاهو دارند، شنیده میشود. براساس نظرسنجیها اگر انتخابات امروز برگزار شود، احتمالا گانتس نخستوزیر خواهد بود.
همچنین مشخص نیست که حمله به ایران حرکت سیاسی خوبی برای نتانیاهو یا هر شخص دیگری باشد. بر اساس نظرسنجی دانشگاه عبری که هفته گذشته منتشر شد، حدود ۷۴ درصد از اسرائیلی ها با ضدحمله به ایران در صورتی که ائتلاف امنیتی اسرائیل با متحدانش را تضعیف کند مخالف بودند. همین نظرسنجی نشان داد که ۵۶ درصد از اسرائیلیها گفتهاند که تلآویو «باید به خواستههای سیاسی و نظامی متحدانش پاسخ مثبت دهد» تا «سیستم دفاعی پایدار خودش را در طول زمان تضمین کند».
حتی در داخل ائتلاف نتانیاهو، حمله متقابل محدود اسرائیل در روز جمعه یک پیروزی سیاسی مشخص نبود. به عنوان مثال، ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی جناح راست، از این اقدام در توییتر بهعنوان یک اقدام فلج یاد کرد.
اگر واقعبین باشیم، نمیتوانیم نتیجه بگیریم که اسرائیل با حمله به دشمنانش موفق شده درس عبرت به آنها بدهد.
کد خبر 846416 برچسبها ایران و اسرائیل ایران و آمریکا دفاع - جنگندهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و اسرائیل ایران و آمریکا دفاع جنگنده رژیم صهیونیستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۶۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند
به گزارش جماران، Geopoliticalmonitor یک نشریه اطلاعاتی بینالمللی مستقر در تورنتو، کانادا است که چشماندازی تحلیلی در مورد موقعیتها و رویدادهایی که تأثیر اساسی بر امور سیاسی، نظامی و اقتصادی دارند ارائه میکند. این نشریه در تازه ترین نوشتار به بررسی جایگاه اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه ( غرب آسیا) پرداخته و می نویسد: خاورمیانه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و پیوندهای تاریخی، اقتصادی و سیاسی، منطقه ای با اهمیت استراتژیک برای اتحادیه اروپا است. با این حال، این منطقه همچنین منبع بی ثباتی و درگیری است که تهدیدی جدی برای امنیت و منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا محسوب می شود.
تشدید جنگ اخیر بین اسرائیل و حماس، خشونتهای مداوم در کرانه باختری اشغالی و درگیریهای اسرائیل و حزبالله در مرز لبنان بر پیچیدگی و فوریت اوضاع در این منطقه افزوده است. اتحادیه اروپا چگونه می تواند با اتخاذ یک استراتژی جدید جهانی و تغییر رویکرد سیاسی و امنیتی خود نقشی فعال و موثر در خاورمیانه ایفا کند؟ ابزارها، چالش ها و فرصت هایی که اتحادیه اروپا در منطقه دارد چیست؟
سیاست اتحادیه اروپا در خاورمیانهاتحادیه اروپا در دو دهه گذشته دو استراتژی اصلی را در قبال منطقه خاورمیانه دنبال کرده است: سیاست همسایگی اروپا (ENP) و مشارکت اروپا - مدیترانه (EMP).
هدف این راهبردها جلوگیری از گسترش بحران های امنیتی در کشورهای همسایه به اتحادیه اروپا با ترویج هنجارهای اروپایی مانند لیبرال دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون بوده است. با این حال، ثابت شده است که این راهبردها برای مقابله با تحولات سریع و پویا در منطقه ناکارآمد و ناکافی هستند.
این راهبردها نتوانستهاند به ریشههای مشکلات و درگیریهای منطقه مانند فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی، به حاشیه رانده شدن و سرکوب مردم، مداخله بازیگران خارجی و مسائل حلنشده منطقه رسیدگی مانند درگیری اسرائیل و فلسطین رسیدگی کنند.
رویدادهای اخیر منطقه ای مانند بهار عربی و ظهور ساختارهای جدید قدرت و بازیگران فراملی، محدودیت ها و ناکارآمدی های این راهبردها را نشان داده است. آنها همچنین بر لزوم بازنگری و بازتعریف نقش اتحادیه اروپا در نظام بینالملل بهویژه در منطقه خاورمیانه تأکید کردهاند.
اتحادیه اروپا در سند استراتژی جهانی خود در سال 2016 به این نیاز اعتراف کرده و نوشت: امنیت داخلی و خارجی به هم مرتبط هستند و چالشها و تهدیدات کنونی مانند تروریسم و خشونت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا فرصت مشترکی برای کشورهای اتحادیه اروپا برای ساختن اروپای قوی تر بر اساس منافع و اصول است. اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که قصد دارد سیاست امنیتی و دفاعی خود را از طریق توسعه قابلیتهای نظامی بیشتر و افزایش همکاریهای خود با ناتو و سایر شرکا افزایش دهد. در نهایت، بروکسل تعهد خود را برای حمایت از انتقال سیاسی و اقتصادی در منطقه از طریق ارائه کمکهای مالی و فنی بیشتر، تقویت گفتگو و همکاری، و ارتقای یکپارچگی و ثبات منطقهای ابراز کرد.
چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانهبا این حال، اتحادیه اروپا برای ایفای نقش فعال و موثر در خاورمیانه با سه مانع مواجه است:
اولاً، فقدان یک رویکرد منسجم و جامع نسبت به منطقه در سطح اتحادیه وجود دارد. این امر ناشی از منافع و دیدگاه های متفاوت کشورهای بزرگ اروپایی است که دستیابی به یک سیاست مشترک را در برخورد با مسائل و بازیگران پیچیده و متنوع در منطقه دشوار می کند. این مشکل منجر به سیاست های مستقل کشورهای بزرگ و قدرتمند اروپایی مانند فرانسه و آلمان شده است که برای کسب نفوذ و موقعیت ژئواستراتژیک، تعاملات دوجانبه با بازیگران منطقه ای را دنبال می کنند. عامل دیگری که نقش اتحادیه اروپا را محدود می کند، بحران اقتصادی است که ظرفیت مالی اتحادیه را برای مدیریت و پاسخگویی به نیازهای این منطقه بحران زده کاهش داده است. ضعف ساختاری اتحادیه اروپا، فقدان مکانیسم قضایی برای اجرای تصمیمات و قطعنامههای آن و اهرمهای ناکافی سیاست خارجی آن از دیگر عواملی هستند که ظرفیت تصمیمگیری اتحادیه را تضعیف میکنند.ثانیاً خاورمیانه دارای ساختارها، مشکلات، بحران ها و بازیگران سیاسی متنوع و پیچیده ای است. حکومتهای منطقه عمدتاً مبتنی بر اراده و رای مردم نیستند، بلکه بیشتر مبتنی بر اشکال مختلف استبداد، فرقهگرایی، ملیگرایی و قبیلهگرایی هستند. این منطقه همچنین با انواع مختلفی از بحران ها مانند جنگ های داخلی، درگیری های قومی، بلایای انسانی، تروریسم و افراط گرایی مواجه است. بازیگران در منطقه نه تنها دولتها، بلکه بازیگران غیردولتی مانند شبهنظامیان، گروههای شورشی، جنبشهای مذهبی و قدرتهای منطقهای هستند. این عوامل، اتخاذ یک سیاست ثابت و مشخص برای منطقه را برای اتحادیه دشوار می کند، زیرا باید به طور جداگانه و مستقل به هر موردی رسیدگی کند.
در نهایت، مسائل فرا آتلانتیک نیز مانع از نقش فعال و مؤثر اتحادیه اروپا در خاورمیانه شده است، زیرا ایالات متحده و اسرائیل اغلب با نقش مستقل اتحادیه اروپا مخالفت کردهاند، در عوض ترجیح میدهند که اتحادیه اروپا نقش مکمل را در چارچوب سیاستهای آنها ایفا کند. ایالات متحده و اسرائیل منافع و دیدگاه های متفاوتی از اتحادیه اروپا در مورد مسائل مختلف منطقه مانند برنامه هسته ای ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین، بحران سوریه و نقش قدرت های منطقه ای دارند.
فرصت های اتحادیه اروپا در خاورمیانهبا وجود این چالش ها، اتحادیه اروپا نیز با استفاده از قدرت نرم و ابزارهای دیپلماتیک خود و همچنین کمک های اقتصادی و بشردوستانه خود فرصت هایی برای ایفای نقش مثبت و سازنده در خاورمیانه دارد.
اتحادیه اروپا می تواند از شهرت و اعتبار خود به عنوان یک واسطه بی طرف و صادق و همچنین تجربه و تخصص خود در حل مناقشه و ایجاد صلح، برای میانجیگری و تسهیل گفتگو و همکاری میان طرف های درگیر در منطقه استفاده کند. اتحادیه اروپا میتواند از اصلاحات و انتقالات سیاسی و اقتصادی در منطقه با ایجاد مشوقها و مشروطسازیها و همچنین انعطافپذیری و تمایز بیشتر برای کشورهایی که مایل و قادر به اجرای هنجارها و ارزشهای اروپایی هستند، حمایت کند. اتحادیه اروپا میتواند با حمایت از سازمانها و ابتکارات منطقهای موجود، مانند اتحادیه عرب و طرح صلح عربی، و با ایجاد بسترها و مکانیسمهای جدید برای گفتوگو و همکاری، مانند اتحادیه مدیترانه و دیالوگ 5+5 مسیر این گفت و گوها را هموار سازد. اتحادیه اروپا میتواند با سایر بازیگران بینالمللی و منطقهای مانند ایالات متحده، روسیه، چین، ترکیه و ایران برای مقابله با چالشها و تهدیدهای مشترک در منطقه، مانند اشاعه سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم جهانی، تغییرات آب و هوایی و مهاجرت همکاری و هماهنگی کند. در نهایت، اتحادیه اروپا می تواند از روابط تجاری و انرژی خود با منطقه و همچنین کمک های توسعه ای و بشردوستانه خود برای تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی، کاهش فقر و نابرابری و بهبود شرایط زندگی و حقوق بشر مردم منطقه استفاده کند.